سوره فاطر

فاطر
< سبأ - یس >
شماره سوره ۳۵
جزء ۲۲
نزول
ترتیب نزول ۴۳
مکی/مدنی مکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۴۵
تعداد کلمات ۷۸۰
تعداد حروف ۳۲۲۸

سوره فاطر یا ملائکه سی‌ و پنجمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۲۲ جای دارد. این سوره را از آن رو که با حمد الهی آغاز می‌شود، جزو سوره‌های حامدات دانسته‌اند. سوره فاطر از معاد، اوضاع و احوال قیامت و گرفتاری و پشیمانی کافران سخن می‌گوید و انسان را از فریب ظواهر دنیا و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد. اشاره به برخی نعمت‌های الهی، تاکید بر تلاوت قرآن، اقامه نماز و انفاق به عنوان تجارت‌های بی‌زیان از دیگر موضوعات این سوره است.

آیه پانزدهم مبنی بر بی‌نیازی خداوند و نیازمندی مردم و آیه هجدهم که نشان از عدل الهی و شدت مجازات در قیامت دارد، از آیات مشهور سوره فاطر است.

در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده هر کس سوره فاطر را بخواند، سه در از درهای بهشت در روز قیامت او را به سوی خود دعوت می‌کند تا از هر کدام که می‌خواهد وارد شود.

معرفی

آیات ابتدایی سوره فاطر به خط کوفی. متعلق به اواخر قرن هشتم میلادی (دوم هجری)
  • نامگذاری

این سوره را فاطر و ملائکه نامیده‌اند که هر دو نام، از آیه اول این سوره گرفته شده‌اند. واژه «فاطر» را در این آیه، به معنای خالق آسمان و زمین دانسته‌اند. به گفته طبرسی در تفسیر مجمع البیان فاطر به معنای خلقت و آفرینش، بدون هیچ‌گونه سابقه و نمونه‌ای است. برخی نیز فاطر را آفریدن ابتکاری و عده‌ای آن را ایجاد و اختراع ترجمه کرده‌اند.

  • محل و ترتیب نزول

سوره فاطر جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول چهل و سومین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف سی‌وپنجمین سوره قرآن است و در جزء بیست‌ودوم جای دارد.

  • تعداد آیات و کلمات

فاطر ۴۵ آیه، ۷۸۰ کلمه و ۳۲۲۸ حرف دارد. این سوره پنجمین و آخرین سوره از سوره‌های پنج گانه حامدات است که با جمله «الحمدلله» یعنی با حمد خدا آغاز می‌شوند. سوره فاطر از نظر حجمی جزو سوره‌های مَثانی و در حدود یک حِزب (یک چهارم جزء) است.

محتوا

سوره فاطر مردم را از فریب ظواهر دنیا، فتنه‌ها و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد و مردم را فقیر و خدا را بی‌نیاز می‌خواند. این سوره برای اینکه انسان ولی نعمتش را بشناسد و سپاسگزار او باشد، برخی از نعمت‌های الهی را بیان می‌کند، مثل نعمت باران، نعمت همسرگزینی و دو دریای شور و شیرین که مردم از آنها استفاده می‌کنند.

این سوره با ذکر مسئله معاد و بعضی از احوال قیامت، به پشیمانی کافران و آرزوی بازگشت آنان به دنیا برای جبران گذشته اشاره دارد. همچنین در آیاتی از این سوره، از مشرکان و خدایانِ دروغین و ناتوانشان سخن به میان آمده و تلاوت قرآن، اقامه نماز و انفاقِ پنهانی و آشکار، تجارت بی‌زیان معرفی شده است.

علامه طباطبایی غرض اصلی سوره را بیان اصول سه گانه توحید در ربوبیت (تدبیر امور همه هستی توسط خدای یگانه) رسالت پیامبر و معاد دانسته است.

محتوای سوره فاطر
 
 
 
 
ضرورت ایمان به خدایی که تدبیرکننده زندگی انسان است
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گفتار سوم: آیه ۳۶-۴۵
لجاجت مشرکان در مخالفت با خدا و پیامبر
 
گفتار دوم: آیه ۱۸-۳۵
تنها اهل تقوا به خدا و پیامبر ایمان می‌آورند
 
گفتار اول: آیه ۱-۱۷
تدبیر زندگی انسان تنها به دست خداست
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب اول: آیه ۳۶-۳۸
کیفر مخالفت با معارف قرآن
 
مطلب اول: آیه ۱۸
تأثیر انذارهای پیامبر در مؤمنان
 
مطلب اول: آیه ۱-۳
خدا مدبر زندگی انسان است
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب دوم: آیه ۳۹
کفر کافران به ضرر خودشان است
 
مطلب دوم: آیه ۱۹-۲۳
عدم تأثیر سخنان پیامبر در کافران
 
مطلب دوم: آیه ۴-۸
کیفر انکار ربوبیت خدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب سوم: آیه ۴۰-۴۱
لجاجت مشرکان در شریک‌قائل‌شدن برای خدا
 
مطلب سوم: آیه ۲۴-۲۶
تکذیب پیامبران، روش همیشگی کافران
 
مطلب سوم: آیه ۹-۱۷
جلوه‌های تدبیر زندگی انسان توسط خدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب چهارم: آیه ۴۲-۴۳
تکبر مشرکان در ایمان‌آوردن به پیامبر
 
مطلب چهارم: آیه ۲۷-۲۸
تنها اهل علم به آیات خدا ایمان می‌آورند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب پنجم: آیه ۴۴-۴۵
عبرت‌گرفتن مشرکان از سرنوشت گذشتگان
 
مطلب پنجم: آیه ۲۹-۳۰
پاداش پیروان کتاب خدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب ششم: آیه ۳۱-۳۲
بهره‌مندی بندگان برگزیده از حقایق قرآن
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب هفتم: آیه ۳۳-۳۵
پاداش بندگان برگزیده


تفسیر

تلاش پیامبر(ص) برای هدایت مردم

در آیه هشتم خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «مبادا بر اثر شدت تأسف و حسرت بر وضع آنان (گمراهان)، جان خود را از دست بدهی». مفهوم این آیه را مانند مفهوم آیه سوم سوره شعراء دانسته‌اند که می‌فرماید: «شاید خودت را می‌خواهی از غصه هلاک کنی که چرا ایمان نمی‌آورند». به گفته مکارم شیرازی این تعبیر نشان می‌دهد پیامبر اسلام(ص) تا چه‌اندازه دلسوز مردم بوده و در انجام رسالت خویش اصرار و پافشاری داشته‌است.

هدایت و گمراهی در گرو انسان یا خدا؟

در آیه هشتم آمده است: «خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد، هدایت می‌کند». ممکن است کسی تصور کند که بر اساس این آیه، اختیار از انسان نفی می‌شود؛ اما بنا بر نامه امام هادی(ع) به مردم اهواز که طبرسی آن را در کتاب الاحتجاج نقل کرده است این آیه را می‌توان بر دو گونه معنا کرد: ۱. اینکه خداوند توانایی هدایت کردن هر آنکه بخواهد و یا گمراه کردن هر آنکه بخواهد را دارد، ولی اگر آنها را به یکی از این دو مجبور کند، دیگر ثواب و عقابی وجود نخواهد داشت. ۲. هدایت از جانب خداوند به معنای شناساندن است، [یعنی راه هدایت را به بندگان نشان می‌دهد،] مثل آیه هفدهم سوره فصلت؛ در این حالت تصمیم‌گیری همچنان بر عهده انسان است.

برخی از مفسران معتقدند هدایت و ضلالت هر کدام دو مرحله دارند؛ مرحله اول، اختیاری و مرحله دوم، خارج از اختیار انسان است. پس از هدایت عامّی که نسبت به همه انسان‌ها صورت گرفته است (إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً)، آنان به اختیار خود، یا راه هدایت را انتخاب می‌کنند یا راه شقاوت و ضلالت را. اگر هدایت را انتخاب کنند، هدایت خاص و توفیق الهی شامل حال آنان خواهد شد (وَ الَّذينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدى)؛ اما اگر گمراهی را انتخاب کنند، گمراهی‌ها و مجازات‌هایی را به دنبال دارد که این گمراهی دوم به فرمان خدا و در حقیقت بازتاب نافرمانی انسان از مسیر حق است. از این رو منظور از آیاتی که گمراهی را در اختیار خدا می‌دانند، گمراهی دوم است.

قبولی اعمال در گرو پذیرش ولایت ائمه

«إِلَیهِ یصْعَدُ الْکلِمُ الطَّیبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْ‌فَعُهُ: سخنان پاکیزه به سوی او بالا می‌رود، و کار شایسته به آن رفعت می‌بخشد». روایاتی که در تفسیر این آیه آمده‌اند، مراد از «الکلم الطیب: گفتار نیکو» را شهادت به یگانگی خداوند، نبوت پیامبر(ص)، ولایت امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه دانسته‌اند و «والعمل الصالح» را اعتقاد قلبی به این شهادت ذکر کرده‌اند. شیخ کلینی در کتاب کافی می‌نویسد امام صادق(ع) در مورد این آیه فرمود: «منظور (از عمل صالح) ولایت ما اهل بیت است (در حالی که با دستش به سینه‌اش اشاره می‌کرد). پس هر کسی که ولایت ما در سینه‌اش نباشد، خداوند هیچ عملی از او را بالا نمی‌برد (نمی‌پذیرد)».

استدلال وهابیان بر ممنوعیت توسل به اموات

در آیه ۲۲ آمده است: «و زندگان و مردگان یکسان نیستند. خداست که هر که را بخواهد شنوا می‌گرداند؛ و تو کسانی را که در گورهایند نمی‌توانی شنوا سازی».

وهابیان به این آیه استدلال می‌کنند و می‌گویند توسل به اموات خواه ارواح انبیا و اولیای الهی باشد باطل است. چراکه بر اساس این آیه، اموات صداها را نمی‌شنوند و نمی‌توانند احتیاجات انسان‌های زنده را برآورده کنند. در مقابل، علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت و متصوفه معتقدند مردگان در عالم برزخ، زندگی برزخی (در اصطلاح: حیات برزخی) دارند. آیات متعددی نیز در این زمینه وجود دارد. آنان معتقدند در این آیه (آیه ۲۲ فاطر)، کافرانی‌ که قابل هدایت نیستند به اجسادِ در قبر تشبیه شده‌اند که سخن گفتن با آنان بی‌فایده است.و منظور آیه، نفی مطلق شنیدن اموات نیست چرا که در کتب معتبر اهل سنت آمده است كه پيامبر(ص) در روز جنگ بدر دستور داد اجساد كفار را بعد از پايان جنگ در چاهى بيفكنند، سپس آنها را صدا زد و فرمود: آيا شما آنچه را كه خدا و رسولش وعده داده بود به حق يافتيد؟ من آنچه را خداوند به من وعده داده بود به حق يافتم. در اينجا عمر اعتراض كرد و گفت: اى رسول خدا! چگونه با اجسادى سخن می‌گويى كه روح در آن نيست؟! پيامبر(ص) فرمود: ما أنتم بِأسمع لِما أقول منهم! شما سخنان مرا بهتر از آنان نمی‌شنويد.

آیات مشهور

  • یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِید (آیه ۱۵)

ترجمه:‌ای مردم، شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی‌نیاز ستوده است.

این آیه مورد توجه عُرَفا و فلاسفه قرار گرفته و جمعی از فیلسوفان آن را اشاره به برهان معروف فقر و امکان یا امکان و وجوب دانسته‌اند که در اثبات واجب الوجود به کار گرفته می‌شود.

آیه ۱۸ سوره فاطر به خط نسخ

در توضیح این آیه آمده است بی‌نیاز حقیقی و قائم بالذات در تمام عالم هستی یکی است و او خداست. همه انسان‌ها، بلکه همه موجودات سر تا پا فقر و نیازند و وابسته به آن وجود مستقل‌اند که اگر لحظه‌ای ارتباطشان قطع شود هیچ و پوچ‌اند. این آیه با دو آیه بعد بیانگر ملاک بی نیازی خداوند و فقر مردمان است زیرا خداوند(الله) که یگانه معبود شایسته پرستش است و خالق و مدبر امور مردمان است و به همین دلیل بی نیاز مطلق است، نشانه غنی بودنش آن است که می تواند گروهی از مردمان را از میان ببرد وگروهی دیگر را جایگزینشان کند و چون حمید و شایسته هر گونه حمد و ستایش است هر مخلوق جدید نیز او را ستایش می کند و این جایگزینی و خلقت جدید برای خداوندی که دارای قدرت مطلق وبی نهایت است کار دشواری نیست.

همچنین ببینید:امکان فقری

  • وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری(آیه ۱۸)

ترجمه: هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد.

این آیه عدل الهی را می‌رساند و در ادامه، شدت مجازات در روز رستاخیز را می‌رساند که احدی حاضر نمی‌شود بار گناه دیگری را بر دوش گیرد، هرچند بسیار به او علاقه داشته باشد.این آیه با آیه ۲۵ سور نحل که براساس آن رهبران کفر در قيامت، هم گناه كفر خود را به دوش مى‌كشند و هم گناه كسانى را كه باعث انحراف آنها شده‌اند منافاتی ندارد زیرا گاهی با یک عمل(گناه) بیش از یک نفر عذاب می شود و بار یک گناه را دونفر بردوش می کشند هم فرمان دهنده به گناه وبدی و هم عمل کننده به آن، چنان چه در روایتی از پیامبر(ص) است که پایه گذار سنت بد( گناه) وترسیم کننده راه کج در کیفر تمام منحرفان وآلوده شدگان به آن گناه شریک است.

  • إِنَّما یخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء(آیه ۲۸)

ترجمه: از میان بندگان خدا، تنها دانایان‌اند که از او می‌ترسند.

خشیت به معنای ترسِ همراه با تعظیم است.علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان نیز بر این باور است که منظو از علماء کسانی هستند که عارف به اسماء و صفات و افعال خداوند هستندآنگونه که در پرتو این معرفت دل‌هایشان آرام و خالی از هر گونه شک است و کارهایشان گفتارشان را تصدیق می کند به همین جهت منظور از خشیت در آیه خشیت حقیقی است که نشانه‌اش خشوع باطنی وخضوع ظاهری آنهاست.. در تفسیر این آیه از امام سجاد(ع) نقل شده است: «علم و عمل دو دوست صمیمی‌اند، کسی که خدا را بشناسد از او می‌ترسد، و همین ترس او را وادار به عمل و اطاعت فرمان خدا می‌کند. صاحبان علم و پیروانشان کسانی‌اند که خدا را به‌خوبی شناخته‌اند و برای او عمل می‌کنند و به او عشق می‌ورزند، چنان‌که خداوند فرموده است: إِنَّما یخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». همچنین در کتاب‌های تفسیری و روایات آمده است مراد از «العلماء» در این آیه، امیرالمؤمنین(ع) است.

فضیلت و خواص

نوشتار اصلی: فضائل سور

در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره فاطر را بخواند، سه در از درهای بهشت در روز قیامت او را به سوی خود دعوت می‌کند تا از هر کدام که می‌خواهد وارد شود. تفسیر نورالثقلین نیز از امام صادق(ع) نقل می‌کند هر کس سوره سبأ و فاطر را در شب بخواند، خدا او را حمایت و حفظ می‌کند و هر کس در روز بخواند ناراحتی به او نمی‌رسد، و خدا آن‌چنان خیر دنیا و آخرت به او می‌بخشد که تاکنون این اندازه بر قلب او خطور نکرده و آرزو ننموده است.

متن و ترجمه

سوره فاطر

متن ترجمه
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّـهِ فَاطِرِ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُ‌سُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُ‌بَاعَ ۚ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ‌ ﴿١﴾ مَّا يَفْتَحِ اللَّـهُ لِلنَّاسِ مِن رَّ‌حْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا ۖ وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْ‌سِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٢﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُ‌وا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ ۚ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ‌ اللَّـهِ يَرْ‌زُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ ۚ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ ﴿٣﴾وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُ‌سُلٌ مِّن قَبْلِكَ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْ‌جَعُ الْأُمُورُ‌ ﴿٤﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّ‌نَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۖ وَلَا يَغُرَّ‌نَّكُم بِاللَّـهِ الْغَرُ‌ورُ‌ ﴿٥﴾ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ۚ إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿٦﴾ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَ‌ةٌ وَأَجْرٌ‌ كَبِيرٌ‌ ﴿٧﴾ أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَ‌آهُ حَسَنًا ۖ فَإِنَّ اللَّـهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۖ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَ‌اتٍ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴿٨﴾ وَاللَّـهُ الَّذِي أَرْ‌سَلَ الرِّ‌يَاحَ فَتُثِيرُ‌ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَىٰ بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ كَذَٰلِكَ النُّشُورُ‌ ﴿٩﴾ مَن كَانَ يُرِ‌يدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّـهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ۚ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْ‌فَعُهُ ۚ وَالَّذِينَ يَمْكُرُ‌ونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ۖ وَمَكْرُ‌ أُولَـٰئِكَ هُوَ يَبُورُ‌ ﴿١٠﴾ وَاللَّـهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَ‌ابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا ۚ وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ ۚ وَمَا يُعَمَّرُ‌ مِن مُّعَمَّرٍ‌ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِ‌هِ إِلَّا فِي كِتَابٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرٌ‌ ﴿١١﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَ‌انِ هَـٰذَا عَذْبٌ فُرَ‌اتٌ سَائِغٌ شَرَ‌ابُهُ وَهَـٰذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ ۖ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِ‌يًّا وَتَسْتَخْرِ‌جُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا ۖ وَتَرَ‌ى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ‌ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُ‌ونَ ﴿١٢﴾ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ‌ وَيُولِجُ النَّهَارَ‌ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ‌ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ‌ كُلٌّ يَجْرِ‌ي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَ‌بُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ ۚ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ‌ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ‌ونَ بِشِرْ‌كِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ‌ ﴿١٤﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَ‌اءُ إِلَى اللَّـهِ ۖ وَاللَّـهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿١٥﴾ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿١٦﴾ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ بِعَزِيزٍ ﴿١٧﴾ وَلَا تَزِرُ‌ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ‌ أُخْرَ‌ىٰ ۚ وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْ‌بَىٰ ۗ إِنَّمَا تُنذِرُ‌ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَ‌بَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ ۚ وَمَن تَزَكَّىٰ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّىٰ لِنَفْسِهِ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ الْمَصِيرُ‌ ﴿١٨﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ‌ ﴿١٩﴾ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ‌ ﴿٢٠﴾ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُ‌ورُ‌ ﴿٢١﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ‌ ﴿٢٢﴾ إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ‌ ﴿٢٣﴾ إِنَّا أَرْ‌سَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرً‌ا وَنَذِيرً‌ا ۚ وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ‌ ﴿٢٤﴾ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُ‌سُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ‌ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ‌ ﴿٢٥﴾ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ‌ ﴿٢٦﴾ أَلَمْ تَرَ‌ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَ‌جْنَا بِهِ ثَمَرَ‌اتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا ۚ وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ‌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَ‌ابِيبُ سُودٌ ﴿٢٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ ۗ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّـهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ‌ ﴿٢٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّـهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَ‌زَقْنَاهُمْ سِرًّ‌ا وَعَلَانِيَةً يَرْ‌جُونَ تِجَارَ‌ةً لَّن تَبُورَ‌ ﴿٢٩﴾ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَ‌هُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ غَفُورٌ‌ شَكُورٌ‌ ﴿٣٠﴾ وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ‌ بَصِيرٌ‌ ﴿٣١﴾ ثُمَّ أَوْرَ‌ثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَ‌اتِ بِإِذْنِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ‌ ﴿٣٢﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ‌ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِ‌يرٌ‌ ﴿٣٣﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ۖ إِنَّ رَ‌بَّنَا لَغَفُورٌ‌ شَكُورٌ‌ ﴿٣٤﴾ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ‌ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ﴿٣٥﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَهُمْ نَارُ‌ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَىٰ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ‌ ﴿٣٦﴾ وَهُمْ يَصْطَرِ‌خُونَ فِيهَا رَ‌بَّنَا أَخْرِ‌جْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ‌ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ أَوَلَمْ نُعَمِّرْ‌كُم مَّا يَتَذَكَّرُ‌ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ‌ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ‌ ۖ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ‌ ﴿٣٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ‌ ﴿٣٨﴾ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْ‌ضِ ۚ فَمَن كَفَرَ‌ فَعَلَيْهِ كُفْرُ‌هُ ۖ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِ‌ينَ كُفْرُ‌هُمْ عِندَ رَ‌بِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا ۖ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِ‌ينَ كُفْرُ‌هُمْ إِلَّا خَسَارً‌ا ﴿٣٩﴾ قُلْ أَرَ‌أَيْتُمْ شُرَ‌كَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ أَرُ‌ونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْ‌ضِ أَمْ لَهُمْ شِرْ‌كٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَىٰ بَيِّنَتٍ مِّنْهُ ۚ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُ‌ورً‌ا ﴿٤٠﴾ إِنَّ اللَّـهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ أَن تَزُولَا ۚ وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورً‌ا ﴿٤١﴾ وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِيرٌ‌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَىٰ مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ‌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورً‌ا ﴿٤٢﴾ اسْتِكْبَارً‌ا فِي الْأَرْ‌ضِ وَمَكْرَ‌ السَّيِّئِ ۚ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ‌ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ ۚ فَهَلْ يَنظُرُ‌ونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ ۚ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَحْوِيلًا ﴿٤٣﴾ أَوَلَمْ يَسِيرُ‌وا فِي الْأَرْ‌ضِ فَيَنظُرُ‌وا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ۚ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْ‌ضِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرً‌ا ﴿٤٤﴾ وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّـهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَ‌كَ عَلَىٰ ظَهْرِ‌هَا مِن دَابَّةٍ وَلَـٰكِن يُؤَخِّرُ‌هُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرً‌ا ﴿٤٥﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سپاس خداى را كه پديدآورنده آسمان و زمين است [و] فرشتگان را كه داراى بالهاى دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه‌اند پيام‌آورنده قرار داده است. در آفرينش، هر چه بخواهد مى‌افزايد، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست. (۱) هر رحمتى را كه خدا براى مردم گشايد، بازدارنده‌اى براى آن نيست، و آنچه را كه باز دارد، پس از [باز گرفتن‌] گشاينده‌اى ندارد، و اوست همان شكست‌ناپذير سنجيده‌كار. (۲) اى مردم، نعمت خدا را بر خود ياد كنيد. آيا غير از خدا آفريدگارى است كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟ خدايى جز او نيست. پس چگونه [از حق‌] انحراف مى‌يابيد؟ (۳)و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از تو [هم‌] فرستادگانى تكذيب شدند. و [همه‌] كارها به سوى خدا بازگردانيده مى‌شود. (۴) اى مردم، همانا وعده خدا حق است. زنهار تا اين زندگى دنيا شما را فريب ندهد، و زنهار تا [شيطانِ‌] فريبنده شما را در باره خدا نفريبد. (۵) در حقيقت، شيطان دشمن شماست، شما [نيز] او را دشمن گيريد. [او] فقط دار و دسته خود را مى‌خوانَد تا آنها از ياران آتش باشند. (۶) كسانى كه كفر ورزيده‌اند، عذابى سخت خواهند داشت. و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است. (۷) آيا آن كس كه زشتى كردارش براى او آراسته شده و آن را زيبا مى‌بيند [مانند مؤمن نيكوكار است‌]؟ خداست كه هر كه را بخواهد بى‌راه مى‌گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند. پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون‌] بر آنان، جانت [از كف ]برود؛ قطعاً خدا به آنچه مى‌كنند داناست. (۸) و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مى‌كند؛ پس [بادها] ابرى را برمى‌انگيزند، و [ما] آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم، و آن زمين را بدان [وسيله‌]، پس از مرگش زندگى بخشيديم؛ رستاخيز [نيز ]چنين است. (۹) هر كس سربلندى مى‌خواهد، سربلندى يكسره از آنِ خداست. سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى‌رود، و كار شايسته به آن رفعت مى‌بخشد. و كسانى كه با حيله و مكر كارهاى بد مى‌كنند، عذابى سخت خواهند داشت، و نيرنگشان خود تباه مى‌گردد. (۱۰) و خدا[ست كه‌] شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفه‌اى، آنگاه شما را جفت جفت گردانيد، و هيچ مادينه‌اى بار نمى‌گيرد و بار نمى‌نهد مگر به علم او. و هيچ سالخورده‌اى عمر دراز نمى‌يابد و از عمرش كاسته نمى‌شود، مگر آنكه در كتابى [مندرج ]است. در حقيقت، اين [كار] بر خدا آسان است! (۱۱) و دو دريا يكسان نيستند: اين يك، شيرين تشنگى‌زدا [و] نوشيدنش گواراست؛ و آن يك، شور تلخ‌مزه است؛ و از هر يك گوشتى تازه مى‌خوريد و زيورى كه آن را بر خود مى‌پوشيد بيرون مى‌آوريد؛ و كشتى را در آن، موج‌شكاف مى‌بينى تا از فضل او [روزى خود را] جستجو كنيد، و اميد كه سپاس بگزاريد. (۱۲) شب را به روز درمى‌آورد و روز را به شب درمى‌آورد، و آفتاب و ماه را تسخير كرده است [كه‌] هر يك تا هنگامى معين روانند؛ اين است خدا پروردگار شما؛ فرمانروايى از آنِ اوست. و كسانى را كه بجز او مى‌خوانيد، مالك پوست هسته خرمايى [هم ]نيستند. (۱۳) اگر آنها را بخوانيد، دعاى شما را نمى‌شنوند، و اگر [فرضاً] بشنوند اجابتتان نمى‌كنند، و روز قيامت شركِ شما را انكار مى‌كنند؛ و [هيچ كس‌] چون [خداى‌] آگاه، تو را خبردار نمى‌كند. (۱۴) اى مردم، شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بى‌نياز ستوده است. (۱۵) و اگر بخواهد شما را مى‌بَرد و خلقى نو [بر سر كار] مى‌آورد. (۱۶) و اين [امر] براى خدا دشوار نيست. (۱۷) و هيچ باربَردارنده‌اى بار [گناه‌] ديگرى را برنمى‌دارد، و اگر گرانبارى [ديگرى را به يارى‌] به سوى بارش فرا خواند چيزى از آن برداشته نمى‌شود، هر چند خويشاوند باشد. [تو] تنها كسانى را كه از پروردگارشان در نهان مى‌ترسند و نماز برپا مى‌دارند، هشدار مى‌دهى؛ و هر كس پاكيزگى جويد تنها براى خود پاكيزگى مى‌جويد، و فرجام [كارها] به سوى خداست. (۱۸) و نابينا و بينا يكسان نيستند، (۱۹) و نه تيرگيها و روشنايى، (۲۰) و نه سايه و گرماى آفتاب. (۲۱) و زندگان و مردگان يكسان نيستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى‌گرداند؛ و تو كسانى را كه در گورهايند نمى‌توانى شنوا سازى. (۲۲) تو جز هشداردهنده‌اى [بيش‌] نيستى. (۲۳) ما تو را بحق، [به سِمَت‌] بشارتگر و هشداردهنده گسيل داشتيم، و هيچ امتى نبوده مگر اينكه در آن هشداردهنده‌اى گذشته است. (۲۴) و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً كسانى كه پيش از آنها بودند [نيز] به تكذيب پرداختند. پيامبرانشان دلايل آشكار و نوشته‌ها و كتاب روشن براى آنان آوردند. (۲۵) آنگاه كسانى را كه كافر شده بودند فرو گرفتم؛ پس چگونه بود كيفر من؟ (۲۶) آيا نديده‌اى كه خدا از آسمان، آبى فرود آورد و به [وسيله‌] آن ميوه‌هايى كه رنگهاى آنها گوناگون است بيرون آورديم؟ و از برخى كوهها، راهها [و رگه‌ها]ى سپيد و گلگون به رنگهاى مختلف و سياه پر رنگ [آفريديم‌]. (۲۷) و از مردمان و جانوران و دامها كه رنگهايشان همان گونه مختلف است [پديد آورديم‌]. از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مى‌ترسند. آرى، خدا ارجمند آمرزنده است. (۲۸) در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى‌خوانند و نماز برپا مى‌دارند و از آنچه بديشان روزى داده‌ايم، نهان و آشكارا انفاق مى‌كنند، اميد به تجارتى بسته‌اند كه هرگز زوال نمى‌پذيرد. (۲۹) تا پاداششان را تمام بديشان عطا كند و از فزون‌بخشى خود در حق آنان بيفزايد كه او آمرزنده حق‌شناس است. (۳۰) و آنچه از كتاب به سوى تو وحى كرده‌ايم، خود حق [و] تصديق‌كننده [كتابهاى‌] پيش از آن است. قطعاً خدا نسبت به بندگانش آگاه بيناست. (۳۱) سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم؛ پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانه‌رو، و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند؛ و اين خود توفيق بزرگ است. (۳۲) [در] بهشتهاى هميشگى [كه‌] به آنها درخواهندآمد. در آنجا با دستبندهايى از زر و مرواريد زيور يابند و در آنجا جامه‌شان پَرنيان خواهد بود. (۳۳) و مى‌گويند: «سپاس خدايى را كه اندوه را از ما بزدود، به راستى پروردگار ما آمرزنده [و] حق‌شناس است؛ (۳۴) همان [خدايى‌] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد. در اينجا رنجى به ما نمى‌رسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمى‌دهد. (۳۵) و[لى‌] كسانى كه كافر شده‌اند، آتش جهنم براى آنان خواهد بود. حكم به مرگ بر ايشان [جارى‌] نمى‌شود تا بميرند، و نه عذاب آن از ايشان كاسته شود. [آرى،] هر ناسپاسى را چنين كيفر مى‌دهيم. (۳۶) و آنان در آنجا فرياد برمى‌آورند: «پروردگارا، ما را بيرون بياور، تا غير از آنچه مى‌كرديم، كار شايسته كنيم.» مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد، عبرت مى‌گرفت؛ و [آيا ]براى شما هشداردهنده نيامد؟ پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست. (۳۷) خدا[ست كه‌] داناى نهان آسمانها و زمين است، و اوست كه به راز دلها داناست. (۳۸) اوست آن كس كه شما را در اين سرزمين جانشين گردانيد. پس هر كس كفر ورزد كفرش به زيان اوست، و كافران را كفرشان جز دشمنى نزد پروردگارشان نمى‌افزايد، و كافران را كفرشان غير از زيان نمى‌افزايد. (۳۹) بگو: «به من خبر دهيد از شريكان خودتان كه به جاى خدا مى‌خوانيد؛ به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريده‌اند؟ يا آنان در [كار] آسمانها همكارى داشته‌اند؟ يا به ايشان كتابى داده‌ايم كه دليلى بر [حقّانيّت‌] خود از آن دارند؟» [نه،] بلكه ستمكاران جز فريب به يكديگر وعده نمى‌دهند. (۴۰) همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه مى‌دارد تا نيفتند، و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمى‌دارد؛ اوست بردبار آمرزنده. (۴۱) و با سوگندهاى سخت خود به خدا سوگند ياد كردند كه اگر هرآينه هشداردهنده‌اى براى آنان بيايد، قطعاً از هر يك از امتها[ى ديگر] راه‌يافته‌تر شوند، و[لى‌] چون هشداردهنده‌اى براى ايشان آمد، جز بر نفرتشان نيفزود. (۴۲) [انگيزه‌] اين كارشان فقط گردنكشى در [روى‌] زمين و نيرنگ زشت بود، و نيرنگ زشت جز [دامن‌] صاحبش را نگيرد. پس آيا جز سنّت [و سرنوشت شوم‌] پيشينيان را انتظار مى‌برند؟ و هرگز براى سنّت خدا دگرگونى نخواهى يافت. (۴۳) آيا در زمين نگرديده‌اند تا فرجام [كار] كسانى را كه پيش از ايشان [زيسته‌] و نيرومندتر از ايشان بودند بنگرند؟ و هيچ چيز، نه در آسمانها و نه در زمين، خدا را درمانده نكرده است، چرا كه او همواره داناى تواناست. (۴۴) و اگر خدا مردم را به [سزاى‌] آنچه انجام داده‌اند مؤاخذه مى‌كرد، هيچ جنبنده‌اى را بر پشت زمين باقى نمى‌گذاشت؛ ولى تا مدتى معين مهلتشان مى‌دهد، و چون اجلشان فرا رسد خدا به [كار] بندگانش بيناست. (۴۵)


سوره پیشین:
سوره سبأ
سوره فاطر
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره یس

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. علی‌بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۵۵.
  2. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۶۲۵.
  3. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۲۳۱.
  4. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص ۴۷۰.
  5. حسینی شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج ۱۱، ص۹.
  6. معرفت، مقدمه‌ای بر علوم قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۸۸
  7. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۴۷
  8. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۴۷
  9. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۴۷
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۱.
  11. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  12. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۶۲۸.
  13. «لَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک أَلَّا یکونُوا مُؤْمِنِینَ»
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۸۵.
  15. «و اما ثمودیان، پس آنان را راهبری کردیم [ولی] کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند».
  16. بحرانی، البرهان، ترجمه، ج۷، ص۵۷۷.
  17. سوره انسان، آیه ۳
  18. سوره محمّد(ص)، آیه ۱۷
  19. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۷۰-۷۱؛ ج۱۱، ۴۸۱-۴۸۳. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۲.
  20. فاطر: ۱۰.
  21. رجوع کنید به: بحرانی، البرهان، ترجمه، ج۷، ص۵۷۸.
  22. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ "إِلَیهِ یصْعَدُ الْکلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ": وَلَایتُنَا أَهْلَ الْبَیتِ وَ أَهْوَی بِیدِهِ إِلَی صَدْرِهِ فَمَنْ لَمْ یتَوَلَّنَا لَمْ یرْفَعِ اللهُ لَهُ عَمَلا» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۳۰، ح۸۵).
  23. جریسی، سلسلة فتاوی علماء البلدالحرام، ۱۴۳۲ق، ص۴۵۶؛ فتاوی اللجنة، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۴.
  24. امین، سیدمهدی. مرگ و برزخ از دیدگاه قرآن و حدیث (تفسیر موضوعی المیزان) آستان قدس رضوی، شرکت به نشر، ۱۳۸۹.
  25. قوی‌دست، «مسئله توسل به اموات با نگاهی به آیه ۲۲ سوره مبارکه فاطر»، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۸-۱۶۴؛ مصلحی، «سماع موتی و رابطه آن با توسل به ارواح اولیای الهی»، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۷-۱۱۸.
  26. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۳۳؛ بخاری، صحیح بخاری،۱۴۰۱ق، ج۵، ص۸.
  27. رجوع کنید به: امین، مخزن العرفان، ج۱۰، ص۳۴۲.
  28. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۲۲.
  29. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۲۰.
  30. طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۳۳-۳۵.
  31. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۲۵.
  32. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص ۲۰۴
  33. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۳۵ و ج۱۲،ص ۲۳۰
  34. راغب اصفهانی، مفردات، به نقل از: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۴۷.
  35. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۴۳
  36. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۳۵۹.
  37. رجوع کنید به: بحرانی، البرهان، ج۴، ص۵۴۵.
  38. طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۴.
  39. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۴۵.
  1. إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ* وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى اللهِ بِعَزِيزٍ ترجمه: اگر بخواهد، شما را از ميان مى‌برد و مردمى تازه مى‌آورد.و اين كار بر خدا دشوار نيست.
  2. لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ
  3. من سَنَّ سُنّة سيّئة كان عليه وِزرها وَ وِزر مَن عَمِل بها

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • امین اصفهانی، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان، تحقیق: قسم الدراسات الاسلامیه موسسة البعثة ـ قم، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ترجمه رضا ناظمیان، علی گنجیان و صادق خورشا، تهران، کتاب صبح، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، ۱۳۸۸ش.
  • بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، دار الفکر.
  • جریسی، خالد بن عبدالرحمان، سلسلة فتاوی علماء البلدالحرام، قسم العقیدة، باب الثامن، ریاض، مکتبة ملک فهد الوطنية، چاپ یازدهم، ۱۴۳۲ق/۲۰۱۱م.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، تهران: دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم‏، چ۵، ۱۳۷۴ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت موسسه اعلمی، چاپ۲، ۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، به تصحیح فضل‌الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم، انتشارات اسماعیلیان، چ۴، ۱۴۱۵ق.
  • علی‌بابایی، احمد، برگزیده تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چ۱۳، ۱۳۸۲ش.
  • قوی‌دست، کریمه، مسأله توسل به اموات با نگاهی به آیه ۲۲ سوره مبارکه فاطر، سراج منیر، سال سوم، بهار ۱۳۹۲، ش۹.
  • کلینی، محمد بن‌یعقوب، الکافی، محقق: علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ۱۴۰۷ق‏.
  • فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء، المحقق: احمد بن عبدالرزاق الدویش، دارالمؤید للنشر والتوزیع، ریاض، ۱۴۲۴ق.
  • معرفت، محمدهادی، مقدمه‌ای بر علوم قرآن: ترجمه التمهید فی علوم القرآن، جواد ایروانی، قم، انتشارات التمهید، ۱۳۸۸ش.
  • مصلحی، صادق، سماع موتی و رابطه آن با توسل به ارواح اولیای الهی، سراج منیر، بهار۱۳۹۲ش، سال سوم، ش۹.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۸۰ش.

پیوند به بیرون